جدول جو
جدول جو

معنی حسن رشید - جستجوی لغت در جدول جو

حسن رشید
(حَ سَ نِ رَ)
ابن احمد رشدی قسطنطینی رومی حنفی، ملقب به رشید قاضی بود و در 1156 هجری قمری درگذشت. دیوان شعر ترکی دارد. (هدیهالعارفین ج 1 ص 297)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ سَ نِ رَ)
امیر کمال الدین. از وزیران شاه شجاع بوده است. (رجال حبیب السیر ص 78) (تاریخ گزیده ص 751)
لغت نامه دهخدا
(اِنُ رَ)
چند تن از امرای وهابیان جبل شمر که از سال 1250 ه. ق. فرمانروائی داشته اند باین کنیت مشهورند. نخستین آنها عبدالله بن رشید است و نام افراد این خاندان که امارت یافته اند بدین قرار است: عبدالله بن رشید (1250- 1263). طلال بن عبدالله (1263-1283). متعب بن عبدالله (1283 -1285). بندر بن طلال بن عبدالله (1285). محمد بن عبدالله (1285-1315). عبدالعزیز بن متعب (1315 -1324). متعب بن عبدالعزیز (1324). سلطان بن حمود (1326). مسعود بن حمود (تنها چند ماه). سعود (از 1326)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ رَ)
ابن سلیمان شافعی فقیه. وی منظومۀ ابن عماد را در 1205 هجری قمری 1791 م. شرح کرده است. (معجم المؤلفین) (ایضاح المکنون)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ شَ)
تونسی مکنی به ابومحمد فقیه مالکی. درگذشتۀ 1234 هجری قمری او راست: معین المفتی. (هدیه العارفین ج 1 ص 300)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ اُ)
او راست: ’تاریخ ایران’ چ 1347 هجری قمری (ذریعه ج 1 ص 238)
لغت نامه دهخدا
(اَشْ یَ)
لقب ابوعلی حسن بن موسی الاشیب بود که اصلاً از مردم خراسان بشمار میرفت ولی در بغداد سکونت داشت و سپس امر قضای بلاد شام را بر عهده گرفت و در ری درگذشت. وی از محمد بن عبدالرحمن بن بی دینو (کذا) و شیبان بن عبدالرحمن مؤدب و شعبه بن حجاج و ورقابن عمر و حمادبن طلحه و عبدالله بن لهیعه سماع کرد و احمد بن حنبل و ابوخیثمه و احمد بن منیع و رمادی و بشر بن موسی اسدی ازو روایت دارند. در بغداد بسیار حدیث کرد و آنگاه از جانب هارون الرشید عهده دار امرقضای موصل و حمص شد، سپس در روزگار خلافت مأمون ببغداد آمد و همین که وارد شد مأمون او را بکار قضای طبرستان گسیل کرد و بدان سوی شتافت و سرانجام در ماه ربیع سال 209 هجری قمری در ری درگذشت. علی بن مدینی او را ضعیف دانسته و یحیی بن معین و دیگران وی را موثق شمرده اند. (از انساب سمعانی). و رجوع به ابوعلی شود
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ)
نام محلی کنار راه رشت و پهلوی میان کورابجیر و طالب آباد در 366900 گزی تهران
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ رِقْ ق)
ابن داود. کتاب وی مورد تقلید ثعلب درتألیف کتاب ’الفصیح’ بوده است. (ذریعه ج 3 ص 157)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ رَسْ سی)
مکنی به ابوهاشم. نهمین تن از ائمۀ رسی در سعدا از 426 تا 430 هجری قمری فرمانروایی کرد
لغت نامه دهخدا
زیب بندی زیبایی آفریدگار است که مرزی دارد و کاستی یا نیستی نیز پذیرد
فرهنگ لغت هوشیار